آیا طول عمر انسان به حداکثر خود رسیده است؟ بررسی علمی و چالشهای پیشرو
پژوهشهای علمی متعددی پیرامون طول عمر انسان و این که آیا به حد نهایی خود رسیده است یا نه در حال انجام است. مطالعهای که اخیراً در scientific American منتشر شده است، نشان میدهد که با وجود پیشرفتهای چشمگیر در مراقبتهای بهداشتی و فناوریهای افزایش طول عمر، ممکن است طول عمر انسان بیش از ۱۲۰ سال نشود. این نتیجه از تحلیل دادههای جهانی مرگ و میر به دست آمده است که نشان میدهد اگرچه به دلیل بهبود شرایط زندگی و مراقبتهای بهداشتی، افراد مدت بیشتری زندگی میکنند، اما حداکثر سن مرگ نسبتاً ثابت مانده است و این موضوع به یک سقف طبیعی اشاره دارد.
پژوهشگران نقش عوامل بیولوژیکی مانند آسیب سلولی، جهشهای ژنتیکی و فرایندهای طبیعی پیری را عامل این موضوع میدانند که توانایی مداخلات پزشکی برای افزایش بیشتر طول عمر را محدود میکند. با وجود پیشرفتهایی که در مقابله با بیماریها و بهبود سلامت انجام شده است، ممکن است محدودیتهای ذاتی در میزان کارکرد بدن انسان وجود داشته باشد. این ایده با پژوهشهای قبلی، از جمله مطالعات منتشر شده در Nature همخوانی دارد که نشان میدهد یک سقف طبیعی برای طول عمر انسان وجود دارد. با این حال، دیدگاههای مختلفی در جامعه علمی وجود دارد و برخی پژوهشگران معتقدند که با پیشرفتهای آینده در بیوتکنولوژی و درمانهای ضد پیری، این محدودیتها میتواند کاهش یابد.
شرکتهایی مانند Calico Labs و Altos Labs در تحقیقات ضد پیری پیشرو هستند و سرمایهگذاریهای هنگفتی در فناوریهایی که هدفشان معکوس کردن پیری سلولی و افزایش طول عمر انسان است، انجام میدهند. همانطور که در MIT Technology review گزارش شده است، این شرکتها در حال بررسی ویرایش ژنها، درمانهای سلولهای بنیادی و داروهای بازساختی برای کاهش یا حتی متوقف کردن فرآیند پیری هستند. ابزارهای ویرایش ژن مانند CRISPR نیز هیجانانگیز به نظر میرسند. پژوهشگران معتقدند که با هدف قرار دادن ژنهای مسئول پیری سلولی، ممکن است بتوان شروع بیماریهای مرتبط با پیری را به تأخیر انداخت و انسانها را سالمتر و احتمالاً برای مدتی طولانیتر نگه داشت. با این حال، این فناوریها هنوز در مراحل اولیه توسعه هستند و ممکن است سالها یا حتی دههها طول بکشد تا در افزایش طول عمر انسان بهطور مؤثر ثابت شوند.
همزمان، نگرانیهای فزایندهای در مورد پیامدهای اجتماعی افزایش طول عمر وجود دارد. گزارشی از نیویورک تایمز به فشارهای احتمالی بر سیستمهای بهداشتی، برنامههای بازنشستگی و خدمات اجتماعی اشاره میکند: اگر افراد مدت زمان طولانیتری زندگی کنند اما در وضعیت سلامتی ضعیف باقی بمانند. اگر تمرکز تنها بر افزایش طول عمر بدون اطمینان از سلامت و فعالیت افراد باشد، هزینههای اجتماعی و اقتصادی ممکن است سنگین باشد. این مقاله تأکید میکند که اهمیت تمرکز بر “طول عمر سالم” – تعداد سالهایی که فرد در سلامت به سر میبرد – به عنوان هدفی پایدارتر ضروری است. توانایی به تأخیر انداختن شروع بیماریهایی مانند آلزایمر و مشکلات قلبی و عروقی باعث میشود افراد نه تنها طولانیتر زندگی کنند بلکه از کیفیت بالاتری از زندگی نیز برخوردار باشند.
علاوه بر این، همانطور که در WIRED مورد بحث قرار گرفته است، افزایش امید به زندگی سؤالاتی در مورد جمعیتشناسی جهانی و توزیع منابع ایجاد میکند. جمعیتی با تعداد روزافزون سالمندان ممکن است باعث چالشهایی مانند ازدحام جمعیت، دسترسی نابرابر به مراقبتهای بهداشتی و افزایش نابرابریهای اقتصادی شود. همچنین ملاحظات اخلاقی مرتبط با افزایش طول عمر برای ثروتمندان و افراد برخوردار، در حالی که دیگران برای دسترسی به مراقبتهای بهداشتی اولیه مبارزه میکنند، نگرانیهایی را به وجود میآورد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که پیشرفتها در فناوریهای افزایش طول عمر باید با سیاستهایی همراه باشد که این مسائل اجتماعی و اقتصادی گستردهتر را پوشش دهند.
در نهایت، با وجود اینکه ایده افزایش چشمگیر طول عمر انسان جذاب است، به نظر میرسد که توافق علمی بر این است که باید ابتدا چالشهای زیستی و اجتماعی قابل توجهی برطرف شوند. تلاشها برای افزایش “طول عمر سالم” – یعنی اینکه افراد بتوانند در طول پیری زندگی سالمتر و پرنشاطتری داشته باشند – ممکن است در کوتاهمدت واقعبینانهتر باشد. در حال حاضر، حتی با پیشرفتهای تحقیقاتی پیشرو، مفهوم زندگی بیش از ۱۲۰ سال همچنان چشماندازی دوردست به نظر میرسد.